ناگفته ها

متن مرتبط با «بهمن، امام ،شهدا» در سایت ناگفته ها نوشته شده است

امام من...

  • کو دیده ی بارانی کو آن دل قرآنی            کو لهجه ی شیرین آن پیر جمارانی امام من خوبم دیدگان بارانی ات کجایند؟ آن زمان که به خاطر شهدای عزیز خون گریه کردی جوانان آن زمان ندای تو را با گوش جان شنیدند و لبیک گفتند چرا صدایم نمی کنی؟ چرا با آن صدای شیرین گوشم را نوازش نمی دهی؟ دلم برای صدایت تنگ شده است. در کدام راه آسمان بجویمت؟ خدا را می شناسی پس دستم را بگیر و در راه خدا شناسی راهنمایم باش تا در کوره راه های زندگی ام راه تو و حرفهایت روشنگر راه زندگانی ام باشد امام خوبم می خواهم در یک جمله بگویم از صمیم قلبم: من اسطوره ی محبت را یافتم و همیشه او را تا ابد دوست خواهم داشت... , ...ادامه مطلب

  • هوا دلپذیرشد گل از خاک بردمید والفجر و لیال العشر و الشفع و الوتر

  • جوانه های بهمن حکایت از لحطه های سبز فداکاری را میدهند. بهمن آغاز یک خواستن است.روییدن و قدکشیدن ایثارگری ها و شهادت ها قصه ی دیوارهای خفته ای که هرروز نقل می کردند قصه ی لاله های خونینی که در آغوششان شکوفا می شدند. در آن روزها که فقط ظلم بود وتاریکی لاله های عاشق در آغوش مادرانشان پرپر می شدند. در ان روزها که درهای خانه به روی جنازه های شهدا باز میشد . کم نبودند مادرانی که از درد و عجز و ناله و مویه برای دلبندشان فرزندی که نه ماه تمام او را با شیره ی جان خود پرورانیده بودند. بالای سر فرزندانشان ،پاره های تنشان خون جگر می خوردند وبه جای بلورهای سفید اشک گوی های خون از چشم هاشان پایین می چکید.قاتل آن جوانان کسی نبود جز حکومت غاصب پهلوی جز شاه و دست نشانده هایش ... سالها گذشت اما چه گذشتنی...... زمزمه هایی به گوش می رسید. از حضور نور مردی که نامش روح الله بود. جوانان خونخواه بودند خونخواه عزیزانشان روح الله حکم جهاد داد خیابان ها پر شده بود از جوانان از کودکان زنان دختران مردان و پسران..صدای هرشب الله اکبر و مرگ بر شاه بر قامت محمدرضا پهلوی لرزه می افکند  . دیگر ماندن را صلاح نمی دانست تصمیم گرفت فرار کند... فرار کرد زمانی که همه بر ضد او بودند. جوانان با خون خودشان کفن پوش می شدند . مژده ی آمدن امام شوری تازه در زمستان انداخت. مردی قرار بود بیاید. وزیر شاه فرودگاه ها را بسته بود.همان جوانان با نیروی 1000برابر سد نیروهای بختیار را شکستند .هواپیمای امام بر زمین نشست. ولوله ی شادی همه جا بود.... آری منتقم کرار آمده بود........    ,بهمن، امام ،شهدا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها