عید مبعث

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->
-->-->-->Untitled Document -->-->-->
دریافت کد خوش آمدگویی
-->-->-->
-->-->-->
log-->-->-->-->
-->-->-->-->-->-->-->-->-->-->-->-->-->

کد متحرک کردن عنوان وب

-->-->-->

サクラ咲けっ


انتخاب بهترين وبلاگ ماه
جشنواره وبلاگ نویسی بهار-->-->-->

ان شب غار حرا قبل از اینکه تو بیایی،پر بود از فرشته

فرشته ها غار حرا را اذین بستند انهم چه اذینی،اذینی از جنس عشق و جود. غار حرا پر بود از عطر یاس عطر شکوفه های بهاری-سنگ ها در جای خود بند نمی شدند.نزدیک بود کوه فریاد براورد اما،گرمای وجود تو ،کوه را به تعظیم وا داشت. لحظه ها می گذشت تا اینکه...امدی. با قدم های راسخ و استوارت، حرا را شرمنده کردی- دهانه ی غار دروازه ی بهشت بود ان شب. ثانیه ها دقیقه ها ساعت ها بی تاب بودند. اما وقتی امدی، ثانیه ها به ارامی گذشتند انگار، اتفاقی عظیم در شرف وقوع بود.حرا،حرا نبود گلستان بود. شب های دلتنگی حرا به پایان رسیده بود. فرشته ی وحی، تو را نظاره میکرد. با هیه ای از سوی پروردگار امده بود. ان هدیه، کتاب خدا((قرآن)) بود.. ان را در طبقی از نور گذاشت و به تو تقدیم کرد. ان را گرفتی و حرا، فریاد کشید. فریاد شادی- فرشته ی وحی فرمود:بخوان

-نمی توانم

-بخوان ای محمد(ص). ثانیه ها از حرکت ایستادند..خورشید و ماه نظاره گر این اتفاق- روز نمی شد. خورشید،محو اتفاق بود ناگهان ((اقرا باسم ربک الذی خلق)) حرا شکفت. هلهله ی فرشتگان، حرا را پر کرد. حالا تو بودی و عشق حالا تو بودی و خدا... برتو مبارک این اتفاق... برهمگان مبارک این عید

مدینه بود و غوغا بود                                                                                اسیر دیو سرما بود

محمد سر زد از مکه                                                                                 که او خورشید دلها بود

ناگفته ها...
ما را در سایت ناگفته ها دنبال می کنید

برچسب : عید مبعث, فرشتگان , دل نوشته, نویسنده : رها rahaee بازدید : 579 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1391 ساعت: 19:59